loading...

🐾 سربازی کفشدوزکی 🐞

بازدید : 455
چهارشنبه 13 آبان 1399 زمان : 18:39

وقتی که خیلی از کشتی دور شده بودیم و حتی میستیریو هم گممون کرده بود قایقمون داشت وا میرفت!خیلی بد بود ! اینقدر وا رفت تا اینکه دیگه همش وا رفت و ما هممون داشتیم شنا میکردیم و اونموقع بود که بیهوش شدیم...

کویین اولین کسی بود که بیدار شد بعد وانیارو بیدار کرد و بعدش دوتایی داشتن تلاش می‌کردن منو بیدار کنن اما نمی‌شد که نمی‌شد!وانیا:(فک می‌کنی مرده؟) کویین سرشو آورد نزدیک قلبم و گفت:(نه زندس.) پس منو کول کردن و با خودشون بردن!ما تقریبا تو یه نیمچه جزیره‌‌‌ای بودیم منه بندا خدارم هی میکوبوندم تو خار‌ها و در ودیوار!وقتی بیدار شدم دیدم بقل آتیشم کویین و ننه بانیکسم بودن.وانیا دو انگشتشو آورد بالا و گفت :(این چن تاس؟) بعد که گفتم:(دو تاس.) خیالش راحت شد که بعد از اون همه زمین خوردن چشمم کار میکنه بعدش من روبه کویین کردمو گفتم:(حالا چیشد که سر از اینجا در آوردی؟اصن چطور فهمیدی ما نیستیم و یا اصن چطور اومدی تو دنیا سپایدرمن فار فرام هوم؟) کویین گفت:(چند روزی بود که تو وب فعالیت نمی‌کردین ، هرچی پست میزاشتم هرچی پیام می‌دادم هیچیه هیچی ؛ اونموقع بود که شکم گل کرد از یکی از برادران زحمت کشه هکر خواستم تا هکتون کنه و آدرستونو بهم بده!وقتی اومدم خونه تو (منظورش من بودم) پدرت گفت:(صنم و وانیا چن روزه مفقود شدن.) اونموقع بود که شکم خیلی گل کرد از اونجایی که تو (هنوزم منظورش منم) داستانه اینکه چطوری رفتین تو دنیای میراکلسو نوشته بودی با خودم گفتم شاید دوباره رفتین اونجا پس آدرس مدرستونو از مامانت گرفتم و رفتم تو مدرسه وقتی مدیرتون هواسش نبود رفتم دوربینو بردم رو 5 ساله پیش سر زنگه عولومتون تا ببینم چیارو با هم قاطی کردین که اون گیته باز شد وقتی فهمیدم همون مواد رو با هم قاطی کردم یه صدای خیلی بلند اومد اونموقع بود که فهمیدم شما چاخان نمی‌کردین!پریدم تو گیت اما ظاهرا یه جای کارو اشتباه رفته بودم چون بجای اینکه بیام تو میراکس رفته بودم تو کارتون مای لیتل پونی!داشتم بالا میاوردم ولی چاره‌‌‌ای نداشتم رفتم پیش اون یارو گور خره که جاد و جنبل میکرد تو پونیا و از اون خواستم تا منو ببره به دنیای میراکلس و اونم اینکارو کرد وقتی تو دنیای میراکلس بودم یه راست رفتم پیش مرینت و آدرین و ازشون پرسیدم که تازگی‌ها ازتون خبر دارن یا نه و اونا هم گفتن نه بعد مرینت رو به آدرین کرد و گفت:(سنگ ارزو رو بده من وقتشه بریزمش تو آش!) بعد گفتم صب کن!صب کن!صب کن ببینم اون سنگه آرزوهه؟میشه آرزو کنی من برم پیشه صنم و وانیا؟البته نه صب کن!

اول رفتم تو دریا خاکسترای کاگامی‌رو از آب گرفتم و دوباره آتیشش زدم تا کاگامی‌چوبل مرگ بشه!و بعدش برگشتم پیش مرینت و آدرین و ازشون خواهش کردم تا با سنگ آرزو آرزو کنن من بیام پیش شما بهشون گفتم تو خطرین و اونا هم اینکارو می‌کنن و بعدش این میشه که من با رباتا کتک کاری می‌کنم و به اینجا میرسیم.)

وانیا:(گاش چه داستان بلندی بود‌ها!) من:(آره خیلی!میگم کویینه بابا تو با همچین دمو دسگاهی که داری اینجا داری حیف میشی تو رو اگه بفرستنت ژاپن از استعدادت تو کاراگاه بازی برق تولید می‌کنن!)

و بعدشم همونطور دور آتیش یه تولد مختصر برای کویین خانوم گرفتیم و بعدشم دور اتیش خوابیدیم و صب به لطف جیغ وانیا از خواب بیدار شدیم!آخه رو صورت بانیکسه بابا یه رتیل بود و وقتی یهو اونو میبینه بنده خدا جیغ میزنه و همرو میبیدارونه!

راه افتادیم به سمت سال با یه تیکه چوب بزرگ رو ساحل نوشتیم کمک بلکه یه هلکوپتری چیزی ببینتش و بیاد کمک اما متاسفانه چیزی نمیشه.همزمان تو دنیای میراکلس مرینت به آدرین میگه:( اد...این دختره که اومد اینجا گف آرزو کنین من برم پیش صنم و وانیا اونا در خطرن...به نظرت ما احیانا نباید کاری کنیم؟!) آدرین:(راس میگیا...دوستامون در خطرن!....پلگ کلاز اوت!)

مرینت:(تیکی سپاتس آن!) و بعدش با سنگ آرزو ارزو می‌کنن تا بیان پیش ما و به موقع برای نجات ما از هزاران حیوانه درنده ، خزنده ، چرنده ، پرنده ، خرنده و....


خب امیدوارم اپیزوده دومشم خوب بوده باشه و البته کویینه بابا بخاطر تو بیشتر و طولانی تر نوشتم ولی در حال حاضر دکتر لازمم!دکتر متخصص دست خوب میشناختی بیا تو گفتینوم بهم شماره تلفن بده!

خب دیگه بای و شاد باشین دیگه گناه دارین دیگه اگه شاد نباشین کاریتون ندارم اما خدایی شاد باشین دیگه ایت نکنین!

💥The united friend VS Mistirio💥 پارت سوم:
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی